مشاور

  • خانه 

کودک و ساده لوحی

17 شهریور 1398 توسط پري كرمي

بسیاری از مطالب هستند که گفتن مستقیم آنها به کودک هم غیرممکن و هم خطرناک است، اگر پدر و مادرها و مربیان کودک بدانند که گفتن همین کلمات روزمره که بي اهميت به نظر مي رسند تا چه اندازه در سرنوشت يك کودک موثرند قطعا طور دیگری عمل می‌کنند.

متأسفانه امروزه به استثناي تعدادي معدود، کمتر پدر و مادری می‌بینیم که توجه کامل بر این مسئله داشته باشند. برای مثال آموزش دور شدن از زودباوری و ساده لوحی، بيش از هر كس ديگر وظیفه پدر و مادر است. آنها بايد به کودک بیاموزند همچنان که بدبینی صفت بدی است، ساده بودن و زودباور بودن نيز امري خطر ناك محسوب مي شود.

بسياري مسائل منفي در زندگي وجود دارند كه اگر رفع و رجوع آنها در دوران كودكي انجام نگيرد، در بزرگسالي و حتی با تحصیلات عالیه هم نمی‌توان از چنگالشان رهايي يافت. به باور روانشناسان گام اول اين است كه بوسیله قصه‌های آموزنده به كودك ياد آور شويم که او در دنیایی زندگی می‌کند که هم زیبائی دارد و هم زشتی‌.

آلیسون- مولوانی در کتاب «آزاد و صمیمی با فرزندان» در صفحه 197 و 198 مي گويد: «وقتی که آموزش ارزش‌ها به کودکان شروع می‌شود، این مسئله كه چقدر به آنها آموخته ‌شود مهم نیست، بلکه چگونگی یادگیری است كه اهمیت دارد. کودکان داستان‌ها و تمثيل ها را دوست دارند پس با استفاده از همين داستان ها و تمثیل ها می‌توان درباره یک ارزش مشخص به آنها تعلیم زندگي داد.

ذات استعاره ها در دل واقعیت نهفته است و نويسندگان مي توانند شخصیت‌هایی را که کودکان به سرعت با آنها ارتباط برقرار می‌کنند، انتخاب کنند. آنها می‌توانند افرادی را که كودكان به عنوان الگو در ذهن دارند گزينش كرده و درجهت فهم تربيتي درست پرورش دهند، خواه اين شخصيت يك ستاره سينما یا ستاره ورزشی و يا برادر بزرگتر یا فردی در مدرسه باشد. با این روش می‌توان حوادث گذشته یا اخیر را که اتفاق افتاده ترسیم كرد و ویژگیهایي موثر برای نشان دادن ارزشی مطلوب به دست آورد.

بهترین راه برای آگاه کردن کودک از اینکه ساده لوح و زودباور نباشد از طریق بازنويسي قصه‌هایی که خوشبختانه در آثار کهن كشورمان كم نيستند هم ميسر است. به عنوان نمونه متن ساده شده يكي از داستان هاي كتاب هزارو يكشب را با هم مي خوانيم.

مرد و خرش
روزی مردي با خرش می‌رفت. دو مرد ديگر طمع دزديدن خر او را کردند و تا سر او گرم بود افسار از گردن خر برداشتند و در گردن خود انداختند. مرد راه خودش را می رفت و متوجه نبود، تا اینکه سرش را برگرداند و به جای خر مردی را دید که افسار به گردن دارد!
گفت: پس خرم کو؟
مرد گفت: ای مرد رخصت ده، من همان خر تو هستم. منتها جریان از این قرار است که من از ابتدا خر نبودم، به مادرم بدی کردم و او مرا نفرین کرد و خر شدم! ولی حالا توبه کرده ا م و دوباره به آدم تبدیل شده ام. باور كن من همان خر توام!
مرد دلش سوخت و او را رها کرد تا برود. بعد به خانه آمد و ماجرا را برای اهالي خانه تعریف کرد. بعد از مدتی به بازار رفت و خر خودش را دید که دارند می‌فروشند. نزدیک گوش خر شد و گفت: چه شده؟ باز مادرت را اذیت کردی؟…

 نظر دهید »

ضرورت تبیین حماسه امام حسین (ع) برای کودکان

12 شهریور 1398 توسط پري كرمي

یک روانشناس کودک در خراسان‌ جنوبی گفت: جایگاه کودکان در حماسه امام حسین(ع) و ثبت آن در دل‌ها کلیدی است.

سیدعلی حسینی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: نداشتن تربیت دینی و اخلاقی دلیل بروز بسیاری از رفتارهای نامناسب در کودکان است.

وی ادامه داد: این ایام فرصت خوبی برای تربیت دینی کودکان است و باید نهایت استفاده از این روزها را ببریم.

این روانشناس کودک عنوان کرد: وقتی فرزندان را به مجالس امام حسین (ع) می‌بریم، کودکان را با امام(ع) و کربلا آشنا می‌کنیم.

حسینی با بیان اینکه در دوران کودکی بسیاری از مفاهیم برای فرزندان قابل انتقال نیست، تصریح کرد: باید بچه‌ها را متناسب با سن آن‌ها با امام حسین(ع) آشنا کنیم، همچنین آشنایی با کودکان کربلا، فرصت خوبی است که کودکان با کربلا و امام حسین (ع) ارتباط برقرار کنند.

وی یادآور شد: ما باید با فرزندان خود با احترام و محبت برخورد کنیم که وقتی روضه‌ها را شنیدند، متأثر شوند.

این روانشناس کودک با بیان اینکه کودکان و نوجوانان در این ماه سهم ویژه‌ای دارند، گفت: مهمترین شرکت‌کنندگان در عزاداری‌های محرم، کودکان و نوجوانان هستند و آن‌ها می‌توانند بیشترین بهره را بگیرند و آینده جامعه را با سبک زندگی حسینی بسازند.

حسینی عنوان کرد: کودک در مراسم عزاداری  اگر می‌خواهند راحت بنشینند یا اسباب‌بازی همراه داشته باشند نباید مانع کار او شویم.

وی با بیان اینکه حتی اگر چند کودک در این مراسم در کنار هم قرار گرفتند، نباید مانع از بازی آن‌ها شد، گفت:  همچنین برگزارکنندگان این گونه مراسم، سخنرانان و مداحان به کودکان تذکر دهند.

این روانشناس  کودک تاکید کرد: یکی از مباحث مهم در عزاداری‌های کودکان در ایام محرم شیوه برخورد والدین قبل از عزاداری، حین عزاداری و بعد از عزاداری است.

حسینی با بیان اینکه باید از برخورد خشن و تحقیر کردن کودکان در مجالس عزاداری خودداری شود، خاطرنشان کرد: شور و هیجانی که در مجالس عزاداری محرم در بچه‌ها ایجاد می‌شود، مقدمه‌ای است تا بچه‌ها حساس بشوند با نحوه زندگی امام حسین(ع) آشنا شوند.

منبع:ایسنا

 نظر دهید »

با کودک کنجکاو چگونه رفتار کنیم؟

26 مرداد 1398 توسط پري كرمي

● کنجکاوی از چه سنی آغاز می شود و طبق این ویژگی، کودک کنجکاو به دنبال چیست؟

 یکی از ویژگی های شخصیتی ما، دقیقا از بدو تولد کنجکاوی است. به تدریج میزان کنجکاوی افزایش پیدا می کند. در واقع هدف از کنجکاوی جست و جوی یک پدیده جدید است. در واقع بچه ها از طریق کنجکاوی و جست و جو در حال آموختن هستند. تقویت جنبه کنجکاوی بچه ها اثرات سودمندی در موفقیت و سعادتشان خواهد داشت. هر چند بچه ها دوست دارند بدانند آدم های دوروبرشان و هر چیزی در اطرافشان است چه ویژگی هایی دارند، اما این اجازه دادن به این معنا نیست که بچه ها به هر چیزی دست بزنند. یک کودک باید بداند به هر چیزی نباید دست زد. به همین دلیل باید یک مرز درست کنیم، هم به دنبال این باشیم که کودکمان دنبال چیزهای جدید بگردد و از طرف دیگر نیز باید حدود مقررات کنجکاوی را برای او مشخص کنیم.

 ● با افزایش سن، دامنه کنجکاوی بچه ها چه تغییری می کند؟

 کنجکاوی کودکان در سه ماهگی تا شش ماهگی معمولا در حول و حوش یک متر است. ازت شش ماهگی تا نه ماهگی معمولا در پیرامون خودشان در یک اتاق معمولی در فضایی دو، سه متری دنبال چیزهای جدید می گردند. از نه ماهگی تا دوازده ماهگی کنجکاوی آنها از این فراتر رفته و دوست دارند در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی و جست و جو کنند و بعد از آن، از یک سال تا یک و نیم سال، کودک دوست دارد کاملا در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی کند. بنابراین اگر می خواهیم کنجکاوی بچه خود را تقویت کنیم باید به این ویژگی ها توجه کنیم. برای نمونه در این فاصله ها به تناسب سن آنها وسایلی قرار دهیم که در معرض نگاه آنها قرار گیرد.

 

● بچه ها به طور طبیعی دوست دارند به هر چیزی دست بزنند اما والدین با امر و نهی و بکن، نکن های خود مانع کنجکاوی آنها می شوند. برای حل این مشکل چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

 کودک به طور طبیعی دوست دارد به هر چیزی دست بزند و احساس خطر هم نمی کند بنابراین برای پرهیز از این بکن، نکن ها و این محدودیت ها ما به عنوان پدر و مادری خوب باید کاری کنیم که اطراف خانه ما ساختار داشته باشد، یعنی وسایل خطرناک و شکستنی را در اطراف آنها قرار ندهیم. به طور کلی هر اندازه خانه ما ساده تر باشد، تربیت نیز در آن ساده تر است زیرا چیزی در آنجا وجود ندارد که ما مدام مانعشان شویم و آنها را امر و نهی کنیم.

 اگر خانه ساختار نداشته باشد کودک دوست دارد به هر چیزی دست بزند و کنجکاوی خودش را برآورده سازد، بنابراین باید تا جای ممکن وسایل را از چشم بچه دور کنیم. در نتیجه این کار باعث می شود کودک برای بازی کردن به ناچار به «اتاق بازی» رفته و در آنجا بازی کند که یقینا در این شرایط بچه ها باثبات تر، قانون مدارتر و مطیع تر بار خواهند آمد.

 ● حد و حدود کنجکاوی در بچه ها باید به چه میزانی باشد؟

 باید از دو سالگی به بعد برای کنجکاوی بچه ها قانون درست کنیم. مثلا می گوییم قانون استفاده از وسایل خطرناک. برای تمرین استفاده از کبریت، بچه را می بریم بیرون شهر، به او می گوییم هیزم جمع کند و آن را آتش بزند.

 به این شیوه بچه می داند استفاده از کبریت فقط در شرایط بیرون انجام می شود یا اگر می خواهد دست به وسایل خطرناک بزند ما باید قانونش را برای او مشخص بکنیم تا درک کند که می تواند کنجکاوی خود را البته طبق قانون و قالب خاصی برآورده کند.

 گاهی اوقات برخی از والدین این احساس را دارند که اگر اجازه ندهند بچه ها به چیزی دست بزنند ممکن است عقده ای بار آیند. در این صورت اگر نیاز به کنجکاوی آنها را برآورده کنیم، بچه پرتوقع بار آمده و دوست دارد به هر چیزی دست بزند و بعدا برای ما مشکل ایجاد می شود. برای اینکه کنجکاوی بچه ها را در یک قالب علمی پیاده کنیم باید این قانون را از دو سالگی طی شش مرحله به بچه بگوییم.

 مرحله اول: فرزند باید آماده باشد تا با والدین خود ارتباط برقرار کرده و قانون را درک کند.

 مرحله دوم: باید اسم قانون را به بچه بگوییم. برای مثال، قانون عبور از خیابان.

مرحله سوم: قانون را به صورت جزیی بیان کنیم. برای مثال برای توضیح قانون بالا می گوییم، دست خود را به من بده، حال ابتدا سمت چپ را نگاه کرده، حرکت می کنیم و بعد سمت راست را نگاه می کنیم اگر ماشینی ندیدیم آهسته به آن طرف خیابان می رویم. بنابراین او می فهمد با اجرای قانون می تواند از خیابان عبور کند.

 مرحله چهارم: اگر کودک به آنچه گفته شد عمل کرد به او امتیاز می دهیم.

 مرحله پنجم: اگر قانون را اجرا نکرد او را تنبیه می کنیم. اگر آن مورد پرخطر بود از تنبیه های خشنی مانند محروم کردن و یا زمان سکوت استفاده می کنیم اما اگر رفتار بدش از مواردی بود که کودک قصد داشته صرفا مورد توجه قرار گیرد و عمدی در کار نبوده می توان از تنبیه های سبکی مانند جبران کردن آن خطا، گرفتن امتیاز و یا نادیده گرفتن رفتار او استفاده کرد.

 مرحله ششم: وقتی ما مراحل اجرای قوانین مربوط به کنجکاوی را در هر زمینه ای برای کودکان توضیح دهیم، او یاد می گیرد که می تواند انتخاب کند اما صرفا طبق قوانینی که والدین برایش در نظر گرفته اند.

 ● آیا رشد کنجکاوی باعث رشد و پرورش خلاقیت نیز خواهد شد؟

 رشد این ویژگی، زمینه ساز خلاقیت بعدی در کودک و نوجوان خواهد شد. همچنین باعث می شود او بتواند کارهایی انجام دهد که یادگیری های بعدی خود را نیز بهتر کند. در واقع وقتی کودک در حال کنجکاوی است سعی می کند چیزی را یاد بگیرد و همین یاد گرفتن زمینه ساز آموزش های بعدی است.

 

 نظر دهید »

ورزش و نقش تربیتی آن در تربیت کودکان و نوجوانان

23 مرداد 1398 توسط پري كرمي

ورزش، نیازهای جسمی و روحی کودکان و نوجوانان را برطرف می کند و آثار جسمی مطلوبی دارد.

کوه نوردی، شنا، اسب سواری و مسابقات تیراندازی، در روایات گوناگون از پیشوایان دین از ورزش های مفید دانسته شده است.

امام صادق(ع) نقل کرده اند: «روزی پیامبر(ص) به منزل فاطمه(س) وارد شد.

 امام حسن و امام حسین(ع) با او بودند. پیامبر(ص) به آنها فرمود: برخیزید و با هم کشتی بگیرید. فاطمه زهرا(س) که برای کاری بیرون رفته بود، بر آنها وارد شد و مشاهده کرد که پیامبر اکرم(ص) می فرماید: عجله کن حسن بر حسین سخت بگیر! فاطمه(س) تعجب کرد و فرمود: آیا بزرگتر را بر کوچکتر تشویق می کنید؟ پیامبر(ص) فرمود: من حسن را تشویق می کنم در حالی که برادرم جبرئیل حسین را تشویق می کند و می گوید: یا حسین، بر حسن سخت بگیر.»

از این روایت برمی آید که پیشوایان دینی ما، فرزندان خود را به ورزش برای تندرستی و سلامتی و ایجاد توانمندی بدنی تشویق می کردند. در فرهنگ دینی، سرگرمی های مطلوب و مشروع سفارش شده است. زیرا در ساعات فراغت کودکان، اگر بازی ها و سرگرمی های مطلوبی که جنبه های ثمربخش روانی و جسمی داشته باشد به وجود نیاید، فرصت ها به بطالت می گذرد و ممکن است عوارض مختلف جسمی و روحی به بار آورد. تلاش و سرگرمی های مفید و مصلحت آمیز، زمینه تربیت و تشویق کودکان و نوجوانان سوی اقدامات مفید را فراهم می آورد. امروزه نظام های سلطه گر و حاکمان زورگو نیز از ورزش به عنوان ابزاری در جهت خواسته های مادی و سیاسی خویش بهره می گیرند؛ زیرا اگر ورزش از حالت ابزاری و تندرستی و سلامتی جسمانی و روانی خارج شود و به شکل هدف درآید، ایده آل ها و مقصدها در میدان ورزش و رقابت خلاصه می شود و افکار جوانان به برنده شدن و مغلوب ساختن رقیب محدود می گردد. پس ورزش بهره هایی دو سویه دارد: از یک سو مقدمات تلاش، خلاقیت و طراوت جسمی و روانی را فراهم می کند و افکار را به سمت اهداف مقدس سوق می دهد و اگر یک قهرمان دشمن خود را شکست داد و بر رقیب پیروز شد، به یاد خدا می افتد و متواضع می گردد و شخصیتش متین می شود؛ مانند پوریای ولی که به مقدسات و معیارهای دینی و ملی خویش افتخار می کند.

از سوی دیگر اگر همین ورزشکار ابزاری در دست سیاست بازان شد، به مسائل مادی اندیشید، افکارش فراتر از میدان رقابت های ورزشی نمی رود و از باروری باز می ماند. ورزش برای کودکان و بزرگسالان، دشمن تنبلی و کسالت روحی و موجب شادابی افراد است. انسان هایی که ورزش نمی کنند، اغلب دچار سستی، بی حالی و بی حوصلگی می شوند، در حالی که فقط با ده دقیقه نرمش صبحگاهی می توانند شادابی روانی و جسمی خود را باز یابند.

امام صادق(ع) فرمودند: «تنبلی و کسالت، دشمن تلاش است.»

از این روایت فهمیده می شود که کسالت و تنبلی و بی حالی، منشأ بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی است و اغلب سرگردانی ها و ناشایستگی ها در آن نهفته است.

کودکان در ورزش های گروهی، دوستی، رقابت، افتخار، برنده شدن و بروز شخصیت را که در درون پنهان می داشتند ظاهر می کنند؛ زیرا در صحنه بازی های منظم ورزشی از هم بازی های خود چیزهای خوبی فرا می آموزند. از جمله آثار مطلوب ورزش، تقویت جنبه های جسمانی است ولی عمده اثری که در ورزش وجود دارد، تقویت فکری، اعتماد به نفس، درک میزان توانایی خود و رقیب و باور کردن دیگران است. که اینها سبب می شود تا عقل و خرد کودکان پرورش یابد و رشد کند. طبع کودکان بازی کردن است و برای رشد آنان بسیار مفید است. تا آنجا که گفته اند:

«ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشد که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آنان منتهی گردد، بدین معنا که تکوین اخلاق کنند و ایجاد منش نمایند و عادت مطلوب را پایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و این همه را ضمن بازی کردن می توانند بهتر از هر گونه درسی یاد بگیرند؛ زیرا که اثر چنین آموزشی ضمن بازی ها، تا پایان عمر باقی می ماند.»

در ورزش های سنتی و زورخانه ای، مقررات خاصی وجود دارد و ورزشکاران ضمن حرکات، ورزشی شعارهای مذهبی و مدح مولا علی(ع) و … بر زبان جاری می کنند. فضای چنین ورزشگاه هایی پر است از شعارهای مذهبی و فرهنگی. در ورزش در چنین محیطی آثار تربیتی و آموزشی و اخلاقی بسیاری نهفته است.

گفتنی است اگر جهت ورزش غلط باشد، همین ورزش تبدیل به ضد ارزش می گردد و ممکن است آسیب هایی مانند پرخاشگری، ماجراجویی، سودطلبی، غرور کاذب و خودمحوری را در پی داشته باشد. ورزش می تواند زمینه تعدیل روحیات را فراهم کند. از آموزش فردی که دچار ناهنجاری های روانی است، کمتر می توان رضایت خاطر داشت؛ زیرا در ساعات تدریس و حضور کودکان در کلاس، چون نوسانات فکری وجود ندارد، از درس و ارائه مطالب لذت نمی برد و قدم به قدم از دوستی و فضلیت خواهی او کاسته می شود.

منابع:

بحارالانوار، ج100، ص189.

کتاب العیال، ج1، ص299.

 پاک نژاد، سیدرضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر(ص)، ج16، ص64، چاپ سوم، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، 1361.

 نظر دهید »

کارهایی که والدین و اطرافیان برای درمان افسردگی کودکان می توانند انجام دهند

19 مرداد 1398 توسط پري كرمي

لازم به ذکر است که افسردگی در کودکان یک بیماری است و نیاز به درمان دارد به خصوص اگر شدید باشد ولی پدر و مادر باید برای از بین بردن افسردگی چه کار کنند؟

شما باید بیماری را جدی بگیرید و فکر نکنید که این یک خلق بد است و او یک کودک شیطان است. والدین اغلب ترجیح می دهند افسردگی را در کودکان نادیده بگیرند. موارد متعددی وجود دارد که والدین فرزندان خود را برای درس خواندن تنبیه میکنند و فرزندان خود را از فرزندان دیگر جدا می کنند و یا به آنها اجازه نمی دهند که کمی استراحت کنند.اما با تمام این موارد، والدین تنها شرایط کودک را بدتر می کنند و افسردگی در کودکان نیز بدتر می شود.

بهترین راه برای غلبه بر افسردگی در کودکان، مشورت با یک روانشناس کودک یا خانواده است که می تواند علل افسردگی را بیابد و قوانین مربوط به رفتار والدین را توضیح دهد. کمک گرفتن از یک متخصص نه تنها مشکل را حل می کند، همچنین آینده کودک را تحت تاثیر قرار می دهد ؛ پیامدهای افسردگی در نوجوانی ممکن است بسیار متفاوت باشد.

قبل از رفتن به پزشک، به کودک توضیح دهید که رفتار او ناشی از یک بیماری است و قابل درمان می باشد ؛ کودکان، اغلب خود را برای رفتار بد خود سرزنش می کنند. وظیفه والدین، در این مورد، این است که کودک را متقاعد سازند که گناه او نیست .همه کودکان نیازمند پشتیبانی والدین هستند اجازه دهید کودک شما با دیگران ارتباط برقرار کند و به مدرسه برود.

حتی اگر او نمی خواهد ارتباط برقرار کند، همکلاسی ها معمولا نسبت به رفیق خود همدردی می کنند و سعی می کنند به او کمک کنند و از او محافظت کنند. با حمایت اضافی از طرف معلمان و والدین، کودک در کلاس درس احساس ناراحتی نخواهد کرد.

وظیفه اصلی معلمان و والدین در این وضعیت، شناسایی منافع و استعدادهای طبیعی کودک در درجه اول است. افسردگی در کودکان ،نمی تواند بدون تمایل به مشارکت فعال کودک از بین برود.

شما باید کودک را در مسیر درست قرار دهید - در این حالت، افسردگی دیگر برای او خطرناک نیست ولی اگر تلاش شما بعد از مدتها فایده ای نداشت حتما به یک مشاور متخصص مراجعه کنید.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 23
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مشاور

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آداب معاشرت
  • بدون موضوع
  • تربیت کودک
  • چگونه به فرزندان خود عزت نفس دهیم ؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس