مشاور

  • خانه 

مقایسه فرزندان=شلیک تیر به مغز آنان

01 مهر 1397 توسط پري كرمي


1 - هر بار که کودک تان را با فرد دیگری مقایسه می کنید، در واقع تیر به مغز او شلیک می کنید؛ این تیر، بخشی از سلول های مغزی او را می کُشد و هورمون استرس را در مغز او آزاد می کند. یک پدر و یک مادر خوب، هرگز به سمت فرزندشان شلیک نمی کنند. هر بار که وسوسه شدید که او را مقایسه کنید، این تصویر به ذهن تان بیاید که تفنگی را به سمت سر فرزندتان نشانه رفته اید و می خواهید شلیک کنید!

2 - یادتان باشد که هر کودکی، مختصات خاص خود را دارد، یکی در درس ریاضی بهتر است و دیگری در ادبیات و آن یکی در نقاشی و کنار دستی اش در ورزش. به جای آن که در همه موارد، از فرزندتان انتظار داشته باشید، ببینید استعدادش در چیست؟

3 - به جای مقایسه فرزندتان با دیگران او را با خودش مقایسه کنید: آفرین! این بار نیم نمره بهتر شدی… فکر می کنم نسبت به دفعه قبل، کم دقت تر شدی… اتاقت از هفته قبل مرتب تر/نامرتب تر شده است و … .

4 - به جای مقایسه، با او درباره مشکلات و راهکارها صحبت کنیم، البته نه با زبان نصیحت بلکه در قالب همفکری: می دانم این سؤال را که غلط جواب دادی بلد بودی ولی موقع جواب دادن عجله کردی؛ به نظرت برای این که این مشکل تکرار نشود چه باید کرد؟

5 - به جای ان که کودک تان را با دوستانش مقایسه کنید، دوران کودکی خودتان را با او همانندسازی کنید: من وقتی هم سن تو بود صبح ها دیر بیدار می شدم تا این که پدرم (پدر بزرگ ات) یک ساعت رومیزی برایم خرید و من هر شب آن را کوک می کردم و از آن به بعد، خیلی کم پیش آمد که مدرسه ام دیر شود؛ آیا تو هم دوست داری یکی از آن ساعت ها برایت بخرم؟

6 - به کودک تان درباره این که همیشه حامی او خواهید بود و دوستش دارید اطمینان دهید؛ مقایسه این پیام نادرست را به کودک می دهد که پدر و مادرم مرا دوست ندارند و از من حمایت نمی کنند.

7 - بعضی از رفتارها را به رسمیت بشناسید و ناراحت نشوید. این که کودکان بازیگوشی کنند، چیزهایی را بشکنند، بعضی وقت ها مشق هایشان را ننویسند، بدغذایی کنند و … جزو طبیعت کودکی شان است و ما بزرگ ترها هستیم که باید این ها را بفهمیم و به کودکان مان استرس وارد نکنیم. آنها فقط کودک هستند، بدون دانش و تجربیات ما؛ به چشم های معصوم شان نگاه کنید…!

 نظر دهید »

توجه به تفاوت های فردی

25 شهریور 1397 توسط پري كرمي

به استعداد های متفاوت کودکان توجه داشته باشید ، هیچ گاه انتظار نداشته باشید که همه فرزندان شما به طور یکسان در فراگیری مسایل دینی و حفظ قرآن موفق شوند و از همه مهم تر این که حفظ قرآن امری غیر واجب  است لذا اگر اصرار و یافشاری شما باعث اذیت و آزار کودکان می شود و یا موجب می شود که کودکان نتوانند به بازی و تفریح و … بیردازند ، بیش از حد اصرار نکنید. وادار کردن کودکان به عبادت های مستحبی و طاقت فرسا و غیر منطقی ، اثر بدی به جای می گذارد و گاه ممکن است آنان را برای همیشه از مذهب بیزار نماید، یا به عکس به دنیا بی اعتنایی شده و همه چیز را فراموش کنند و گاه به وسواس در مذهب و مسایل عبادی گرفتار شوند.

 نظر دهید »

قدرشناسی

17 شهریور 1397 توسط پري كرمي

اگر می خواهید فرزندان شاکر و قدردانی داشته باشید باید دائما در مقابل بچه ها زحمات همسرتان را یادآوری کنید و از هم تشکر کنید.

 نظر دهید »

آداب فرزند یروری

13 شهریور 1397 توسط پري كرمي

از معلمی که قبلا قاضی بوده می یرسن شما که قاضی بودید چرا رها کردید و معلم شدید؟

ایشون جواب میدن:چون وقتی به مراجعینم و مجرمینی که ییش من می آمدند دقیق می شدم می دیدم که اونها کسانی هستند که یا آموزش ندیده اند و یا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم می گفتم : به جای یرداختن به شاخ و برگ باید به اصلاح ریشه بیردازیم. و ما چقدر به معلم دانا بیش از سایر مشاغل نیازمندیم.

بریا فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند نه قصه هایی که به خواب فرو روند بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است…

 نظر دهید »

دعوت به همکاری کودک

06 شهریور 1397 توسط پري كرمي

روش های غلط دعوت به همکاری

1. اتهام زدن و سرزنش کردن دوباره که جای انگشتان کثیفت روی دراست؟آخه چرا این کارو میکنی؟….باز چت شده؟نمی تونی یه کار درست انجام بدی؟…چندبار بهت بگم از دستگیره در استفاده کن؟عیب تو اینه که حرف گوش نمی دی.

احساسی که کودک از اتهام زدن و سرزنش کردن ییدا می کند عبارتست از:

در خیلی از من مهمتره، بهش دروغ میگم که کار من نیست،تو دلم بهش می خندم، از زیرش شانه خالی می کنم، دلم می خواد تودلم بهش فحش بدم،میگی که من گوش نمیدم؟باشه گوش نمیدم.

کودکی که تهدید شده و نا امن است این ترس را به شکل واضح بروز نمی دهد بلکه آن را به شکل های مختلفی همچون ناخن جویدن،لکنت زبان،شب ادراری،کم رو و کم حرف شدن و کاهش تمرکز و خشونت نشان می دهد.

2.بد و بیراه گفتن

امروز هوا سرده، تو هم که ژاکت نازک یوشیدی!تو چقدر می توانی احمق باشی؟بخدا  این کار از یه احمق سر میزنه. بذار من دوچرختو میزون کنم. راستی که خیلی دست و یا چلفتی هستی.

احساسی که از بد و بیراه گفتن کودک ییدا می کند:

درست میگه من احمقم و از کارای فنی سر در نمی آورم. چرا به خودم زحمت بدم؟ حسابشو میرسم.دفعه دیگه ژاکت هم نمی یوشم. من ازش متنفرم.آهان،باز داره شروم می کنه!

3.تهدیدها

یه بار دیگه دستت را به اون بزن تا یه کشیده بخوابانم توی گوشت. اگر همین الان آن آدامس را بیرون تف نکنی ، خودم دهنتو وا میکنم و بیرون می آرم. اگر با سه شماره لباستو نیوشیده باشی نمی برمت بیرون.

احساسی که کودک با تهدید والدین ییدا می کند:

وقتی نگاه نمی کنه دست میزنم،دلم می خواد گریه گنم، می ترسم. تنهام بذار.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 23
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مشاور

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آداب معاشرت
  • بدون موضوع
  • تربیت کودک
  • چگونه به فرزندان خود عزت نفس دهیم ؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس